من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین

در روایتی از رسول اکرم صلوات الله علیه آمده : مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست.» کافى، ج 2، ص 164، ح 5.

آنچه که هر انسان عادی از قسمت اول این روایت برداشت می کند ، وجوب کمک به مسلمین در مشکلات و سختی هاست ولی بزرگانی همچون امام خامنه ای (دام ظله) با برداشتی نو ، این روایت را در مقیاسی وسیع شامل عدم جواز بی تفاوتی نسبت به امور جامعه و فرهنگ مردم می دانند ؛ در قسمت دوم روایت از لفظ «رجلاً» که کلمه ای نکره است استفاده شده و شامل تمامی مردم اعم از مسلمان و کافر ، شیعه و سنی و .... می شود . لذا در صورتی که به کمک آنها نشتابیم از زمره مسلمین خارج هستیم . بدین ترتیب وضعیت و حال کمک رساننده به ظالم نیز مشخص می شود .

در دنیای امروز رژیم صهیونیستی ، ایالات متحده امریکا و انگلیس با حملات به مظلومین و یا حمایت از ظالمین چهره خود را نشان داده اند اما کشورهای دیگری نظیر ترکیه و عربستان به این زمره پیوسته و مشغول ویران سازی کشورها شده اند .

الغرض در حال حاضر ولو بهبود روابط ایران و آل سعود ، وظیفه انسان متعهد تحریم عمره (نه حج واجب. زیرا تعطیلی آن به دست ولی فقیه است) می باشد . زیرا عمره عملی مستحبی است که نتیجه ای جز تقویت ظالم در بر ندارد . علاوه بر اینکه نوعی کمک رسانی به ظالم است .

ممکن است شخصی بگوید مگر تاثیر پول ها ی عمره ما چقدر است و چه فرقی بر احوال شیعیان و مردم یمن دارد ؟ در جواب باید گفت حتی یک ریال کمک هم ، مساوی با کمک به ظالم است که حکم مذکور در روایت شامل او می شود .

جالب اینجاست که  افراد بی تفاوتی را می بینیم که تمام تلاش خود را برای اعزام به این سفر می کنند ، بدون اینکه به نتایج کار خود اندیشیده باشند و گاهی عاجزانه درخواست سفر عمره می دهند .

جالب تر از همه اینکه مسئولین جمهوری اسلامی ایران ، کشوری که در دنیا معروف به استکبار ستیزی است در این اوضاع و احوال ، مبادرت به ارسال پیام تبریک به وزیر خارجه سعودی می کنند و در جواب توهین دریافت می کنند .

خوب است در چنین شرایطی و به دور از نگاه های حزبی و سیاسی موضوع را مورد بررسی قرار دهیم و نسبت خود و مسئولین را با دستورات اسلامی مشخص کنیم  زیرا ...

کاسبان تحریم

بسمه تعالی

بازار تهمت و توهین بسیار داغ است . بسیاری از کسانی که در زمانی خود مقصر بوده اند و هنوز تقصیرشان پابرجاست به ترفندی خاص این قصور را بر گردن دیگران انداخته و همگی را مجبور به پذیرش کرده اند.

در زمان نه چندان دور و همزمان با انتخابات سال 92 گروهی در اقدامی فرار به جلو ، دیگر افراد را نان خور تحریم و بعد از آن کاسب تحریم خطاب کردند که بررسی اجمالی آن خالی از لطف نیست .

بر اساس غریزه ، اکثر افراد میل به بقاء در قدرت دارند لذا تمام تلاش خود را در جهت حفظ میز و پست خود مبذول می دارند ؛ به همین خاطر لازم به ذکر است اگر رییس جمهور کشوری در شرایط تحریم قرار گیرد که خود می داند به خاطر مشکلات پیش رو از محبوبیت او کاسته می شود ، هر چه سریع تر استراتژی خود را عوض می کند تا ابقاء خود و همفکران را تضمین کند ؛ اما می بینیم این عمل توسط رییس جمهور سابق انجام نشد (به هر دلیلی که بود به توافقاتی که خلاف مصالح ملی بود تن در داده نشد) ؛ لذا عده ای این افراد را کاسب تحریم خطاب کردند و انواع تهمت ها را نثارشان کردند . از این رو با بررسی اجمالی سود برندگان و زیان کردگان تحریم ، کاسبان آن هم مشخص می شوند .

همه می دانیم یکی از عواملی که موجب پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات سال 92 شد ، وعده و وعیدهایی بود که در جهت چرخش زندگی مردم به علاوه چرخش سانتریفیوژها داده بودند . در این صورت اگر بخواهیم کسی را معرفی کنیم که بیشترین سود را از وجود تحریم سود برده باشد کسی نیست جز دکتر حسن روحانی ؛ چرا که با توجه به پایداری و ایستادگی دکتر جلیلی در مقابل طرف های غربی ، این جناح از موقعیت استفاده کرده و وعده چرخش زندگی به مردم و حل مشکلات و اقدامات قابل توجه در صد روز و ... را داد . این در حالی بود که مردم از تورم رنج می بردند و اقدامات دکتر روحانی در تعطیلی و تعلیق برنامه هسته ای را به یاد داشتند ، لذا به امید دستیابی به توافق (توافقی که مخالف با مصالح ملی شد) و رهایی از تورم به این جناح رای دادند و جناب دکتر روحانی پیروز انتخابات شدند . به همین خاطر بیشترین استفاده از تحریم را کردند . شاهد این مدعا اظهارات نیک آهنگ کوثر ، رفیق شفیق مهدی هاشمی است که فایل صوتی تماس او با هاشمی و همچنین فایل تصویری او درباره درخواست هاشمی از غربی ها برای تحریم بیشتر ایران است . لذا این فرار به جلو توسط دولتی ها انجام می شود و تهمت کاسب تحریم بودن به منتقدان نسبت داده می شود . جالب اینجاست که طرفداران بیانیه مطبوعاتی لوزان (توافق) بدون مطالعه و علم به قضایا ، به منتقدان نسبت کاسب و نان خور تحریم می دهند ، فارغ از اینکه به عمق ماجرا فکر کرده باشند که کاسب واقعی تحریم کیست ؟!!!؟؟؟

خیانت های احمدی نژاد یا ... !؟

بسمه تعالی

چند وقتی است درگیری در کشور بالا گرفته است به حدی که هر دو طرف در حال تخریب طرف مقابل هستند . در این میان ، دو گروه به اصطلاح سیاسی نیز وجود دارند که ماهی خود را از آب گل آلود می گیرند . آنچه در این دعواها رخ می نماید ، اتحاد ظاهری اصلاح طلب و کارگزارانی هاست و از آن بیشتر اتحاد کارگزاران ، اصلاح طلبان ، اصولگرایان و جریانات مربوط به مشایی و احمدی نژادی ها در تخریب یک طیف سیاسی به منظور تخریب چهره رهبر آن حزب ؛ چیزی که در سال های ریاست جمهوری خاتمی بسیار مشاهده می شد تا جایی که در روزنامه های خود کاریکاتورهایی با مضامینی چون استاد تمساح و ... را به نمایش گذاشتند که شاید در راه رسیدن به هدف خود به نتیجه مطلوبشان نائل گردند .

افراد دیگری نیز یافت می شوند که بحمد الله کم نیستند ، همّ و غمشان ، تخریب احمدی نژاد است . هرچند این افراد خود را ولایتمدار می دانند ولیکن این سخنان فقط سخن است نه چیز دیگری!!!چرا که مقام معظم رهبری از دولت های نهم و دهم در مباحث متعددی تعریف کرده اند و از مهم ترین آنها ، سخنان ایشان بعد از ریاست جمهوری 92 است که فرمودند ای کاش خوبی های دولت در نوارد مختلف نیز بیان می شد. آنچه که پیداست تبعیت ظاهری و مخالفت عملی این عزیزان با فرامین رهبری است .

در این مختصر باید متذکر شویم ، هرچند در اینکه اشتباهات بزرگی را احمدی نژاد مرتکب شده است ، شکی نیست ولی اشتباهاتی بسیار بزرگ تر از روحانی در دو سال ؛ خیانت ، جنایت و یا اشتباهات بسیار بزرگی نیز توسط هاشمی و خاتمی در این سال ها انجام شده است که به نوبه خود اینها نیز قابل انکار نیست ؛ لذا بهتر است افرادی که جزء سران فتنه بوده اند ، سکوت کنند و در مورد دیگران قضاوت نکنند برای مثال بد نیست به صحبت های هاشمی رفسنجانی توجه شود که گفت : خسارت مدیریت ۸ سال گذشته بیش ازخسارت جنگ تحمیلی است .

این در حالی است که فقط اگر جهت علت و معلولی در خسارات بخواهیم نگاه کنیم و واقعا قبول داشته باشیم که این خسارات بیشتر از جنگ بوده است ( در حالی که چنین حرفی کاملا غلط است چرا که رهبر معظم انقلاب نیز نظری کاملا متفاوت با این دارند . خصوصا دولت نهم که در آبادانی و مدیریت صحیح کشور نقش بسیار پر رنگی دارد )باید متذکر شد که  این سوء مدیریت به دوران خودشان بر می گردد ؛ زیرا به فرموده رهبری در صورتی که آن تکنوکرات ها در زمان خود لبخند روشنفکرانه به جدا کردن اقتصاد از نفت نمی زدند ، در شرایط تحریم ، مملکت به این وضع دچار نمی شد و مجبور نبودیم با امریکا ( نه 1+5 ) به مذاکره مستقیم بنشینیم ، آن هم در شرایط جنگ نه صلح !!!

الغرض افراد مختلف به جای پذیرش اشتباهات خود ، دائما در حال اتهام زدن به دیگران هستند تا خود را از مهلکه برهانند در حالی که تشویش اذهان عمومی در کوتاه مدت فضا را مناسب می کند ولی با گذشت اندک زمانی، شرایط به جای خود بر می گردد و فقط سیاهی است که بر چهره افراد می ماند .

إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

بسمه تعالی

همانطور که معلوم است تغییرات محیطی و غیر آن مشروط به وجود تغییر در حرکت است ؛ لذا در صورت عدم تداوم یا وجود آن ، منتظر تغییر بودن خیالی باطل است که وقوع آن عادتاً محال است .

خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم (1). از طرف دیگر در روایتی از امیرالمومنین علیه السلام آمده : إن فی سلطان الله عصمة لأمرکم ، فأعطوه طاعتکم غیر ملومة و لا مستکره بها ، والله لتفعلن او لینقلن الله عنکم سلطان الاسلام  ، ثم لا ینقله الیکم ابداً حتی یارز الأمر إلی غیرکم. یعنی : همانا سلطان خدا (حکومت و رهبری دین حق) مایه نگهداری و سامان یافتن کار شماست ؛ پس بی درنگ و با میل و اختیار او را اطاعت کنید . سوگند به خدا که یا این کار را می کنید یا خداوند سلطان اسلام (حکومت حقه اسلامی) را از شما می گیرد و دیگر هرگز آن را به شما منتقل نمی کند تا به دست دیگری سپرده شود (2) .

به این ترتیب مردم ما کسانی هستند که 36 سال پیش اراده تغییر کردند و سرنوشت خود را به دست گرفتند و تسلیم اوامر و دستورات حکومت نشدند و حکومتی ایده آل به وجود آوردند اما واضح است انقلاب کردن سخت است ولی انقلابی ماندن ، بسیار سخت تر است . به همین خاطر دشمن امت انقلابی نیز در صدد تغییر این مردم بر آمد که حتی به بعضی از اهداف خود رسید .

ملت ما باید هشیار باشند که این روند تغییر اگر مصداق حدیث بالا باشد نتیجه ای جز رخت بستن سلطان اسلام را نخواهند دید و برگشتن آن سلطان غیر ممکن خواهد بود .

پ.ن : امیدوارم روزی برسد که کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی فرانسه یا انگلیس در کره زمین پدیدار شود ولی ترسم از آن است که در طرف دیگر کشور جمهوری ، جمهوری خلق ، جمهوری لائیک یا ایران به تنهایی به وجود بیاید و تمام زحمات بر باد رود .

1-  رعد 11

2- نهج البلاغه خطبه 169

کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا

بسمه تعالی

روز هشتم ربیع الاول مصادف با شهادت امامی است که می فرمایند اتقوا الله و کونوا لنا زیناً ولا تکونوا علینا شیناً .(1) مصادیق زینت و موجب سرافکندگی بودن در موارد مختلف متفاوت است ؛ لذا تشخیص آن به شرایط بستگی دارد . ممکن است در مکانی که افراد غیر مسلمان و حتی مسلمان نا مقید حضور دارند و برخورد نامناسبی از ما سر می زند ، یک گران فروشی ، کم گذاشتن در مال یا جنس و حتی یک اخم ، موجب سرافکندگی اهل بیت علیهم السلام باشد ؛ لذا افرادی با این خصوصیت مسئول تبعات اعمال و برخورد خود نیز باید باشند . به همین ترتیب اشخاصی که با اسم عشق حسین و ... مشغول قمه زنی و اعمالی از این دست می زنند و چهره ی شیعه را مخدوش می کنند ، طبق عقل سلیم شامل چنین موردی هستند .

در زمان حاضر افرادی در شب نهم ربیع الاول ، بلافاصله پس از عزاداری این امام مشغول به مجالسی تحت عنوان عید الزهرا می شوند .

به صورت کلی باید متذکر شد خارج از صحت و سقم قتل خلیفه دوم در این روز (با توجه به اینکه قول صحیح روز 26 یا 29 ذی الحجه ذکر شده است) ، عید حضرت زهرا سلام الله علیها آن روزی است که شیعیان طبق دستورات دین عمل کنند و گناه نکنند و به عبارت بهتر زینت اهل بیت باشند نه اینکه به عنوان عید الزهرا مشغول لعن خلفا و تفرقه افکنی شوند که طبق فتاوی فقها در زمان فعلی حرام می باشد یا به عنوان رفع القلم ، مشغول اعمالی شوند که نیاز به ذکر آنها نیست و از مصادیق سرافکندگی است در حالیکه طبق روایات حرام محمد حرام الی یوم القیامه . لذا فقیهی چون آیت الله مکارم شیرازی در جواب چنین مساله ای می فرمایند روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص (9 ربیع) در منابع معتبر نداریم و بر فرض چنین چیزی باشد که نیست ، مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست .

هرچند به نظر می رسد این مطلب برای صاحبان خرد کافی است ولی امکان دارد شخصی بگوید پس تولی و تبری چه می شود ؟ آیا باید این دو فرع دین تعطیل شوند ؟

در جواب بد نیست به روایتی اشاره کرد که شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد فلان شخص به خلفا لعن می کند ونظر امام را جویا شد که امام در جواب فرمودند خداوند او را لعنت کند که با این کار خود به ما تعرض کرده است (یعنی موجب تعرض به ما شده است) .(2) به این ترتیب افرادی که در این روز به اصطلاح خود مشغول به عمر کشون می شوند آیا به این اندیشیده اند مراسمات حسین کشون (نعوذ بالله) به خاطر آنها ایجاد می شود یا عبد المالک ریگی ها در همین کشور یاران و نوچه های خود را با پخش ویدئو ها و صوت های این مراسمات ، ترغیب به عملیات های تروریستی و شیعه کشی می کنند ؟

در پایان به قول یکی از مقامات اطلاعاتی کشور وقتی اسم فلان منبری را روی بنرها در خیابان می بینم در ذهنم تداعی می شود که خون چند بچه شیعه به گردن او نوشته شده است؟؟؟ پس کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً .

---

 

(1) بحار الانوار ج 78 ص 372

(2) تفسیر صافی ج2 ص 148

یا علی

تعامل با یزید زمانه

نویسندگان کتب علوم سیاسی کشورهای جهان را به دو دسته جهان اول و جهان سوم (با حذف جهان دوم) ، شمال و جنوب ، توسعه یافته و نیافته ، مرکز و پیرامون و ... تقسیم می کنند ؛ اما افرادی نیز وجود دارند که با نگاهی قرآنی ، این کشورها را مستضعف و مستکبر می نامند هرچند که این تقسیم به مذاق آن دسته از نویسندگان خوش نیامده است .

کشورهای دسته اول با توجه به خوی استکباری خود ، به دنبال مطیع خود کردن و چپاول و غارت منابع و زندگی کشورهای دسته دوم هستند ؛ لذا از هیچ عملی فروگذار نمی کنند . برای مثال به موقع قیام مردم الجزایر علیه استعمار و استکبار ، بیش از 1 میلیون نفر را به قتل رساندند تا مبادا به منافعشان آسیبی وارد شود . در این میان افرادی نیز وجود دارند که از این وضعیت منافع خود را به دست می آورند .

نزدیک به 1400 سال قبل امامی عَلَم مبارزه با استکبار را برافراشت و جان و مال خود و فرزندان و آسایش اهل بیتش را در راه مبارزه با استکبار داد تا بفهماند مبارزه با مستکبرین وظیفه ای است که با مصلحت سنجی و ... برداشته نمی شود ؛ لذا اگر به فکر مذاکره و تعامل با چنین جریاناتی باشیم در نهایت ذلیل و تحت لوای آنها خواهیم رفت .

الان با گذشت 14 قرن ، تفسیرها از قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام متفاوت شده است به گونه ای که گاهی تعامل با قدرت های دنیا و ... نامیده می شود اما عده ای دیگر ماجرا را درست تفسیر می کنند ولی در تطبیق با شرایط فعلی ، لرزه به پایشان می افتد و ماجرا را تحریف و توجیه می کنند .

در کنار این موارد حسینی هایی یافت می شوند که زیر پرچم حسین سینه می زنند و عزاداری های با شکوهی برای ایشان برگزار می کنند اما راه و روش را به خودشان واگذار می کنند ؛ چرا که منافع آنها سینه زنی و ... بر حسین علیه السلام را اقتضاء کرده است .

مگر می شود کسی ادعای حسینی بودن داشته باشد ولی راه و روش او را مسکوت بگذارد و در موارد بسیار زیادی مخالف آن تبلیغ و عمل کند ؟

امروز عاشورایی است که از قضا 13 آبان نیز هست . روزی که به مبارزه با استکبار جهانی نام گذاری شده است . بر هیچ مسلمانی پنهان نیست که مستکبرین زمانه آمریکا ، انگلیس ، اسراییل و ... هستند ؛ لذا اگر در هیئت سینه می زنی و از طرف دیگر بغض یزید (استکبار جهانی) را در دل نداری و به فکر دوستی با او به هر روشی هستی و مبارزه و قیام علیه او را فراموش کرده ای ، بدان از حسین علیه السلام فقط سینه زنی و سفره اش را فهمیده ای ؛ وگرنه حسین علیه اسلام به ما فهماند ترس از مستکبر و کنار آمدن با او حتی به خاطر حفظ جان که مهم ترین چیزهاست (نه به دست آوردن کمی رفاه بیشتر) ، ذلیل شدن در مقابل اوست که آزادگان جهان آن را برنمی تابند .

آری!!! همین امروز و الان در عمل باید ثابت کنیم حسینی هستیم .

یاعلی

مذاکره امام حسین با عمر سعد

بسمه تعالی

شخصی بود که هر کاری را انجام می داد به رسول خدا نسبت می داد و می گفت که شنیده ام اینکار را رسول خدا انجام داده است یا در مواقعی ادعای مشاهده عملی را از رسول خدا می کرد . به او گفتند به چه دلیلی می گویی این کار را ایشان انجام داده اند؟ در جواب گفت چون من هم آن را به تأسی از ایشان انجام می دهم . در اینجا بود که سرّ مطلب روشن شد.

ما یک کاری را انجام می دهیم و به موقع بازخواست شدن ، به بافتن زمین و آسمان روی می آوریم تا کار خود را توجیه کنیم و صد البته تاریخ را آن طور که می خواهیم ، می بینیم و تفسیر می کنیم.

در هفته گذشته جناب رییس جهمور آقای دکتر روحانی در سفر به استان زنجان به توضیح و تفسیر عاشورا در منطق مذاکره و ... پرداختند . در ابتدا باید گفت جای بسی خوشحالی دارد که جناب رییس جمهور به تطابق رفتار خود با اباعبدالله الحسین علیه السلام مقید هستند ولی با اندکی دقت به اهداف دیگری نظیر توجیه عملکرد گذشته و ... پی می بریم که ان شاء الله غلط است ولی ...

چه خوب بود رییس جمهور محترم اندکی تامل در فرمایشات خود می کردند چرا که در هیچ از مقاتل یا کتب روایی ، اشاره به مذاکره بین امام حسین علیه السلام و عمر ابن سعد نشده است . تنها چیزی که وجود دارد مجلس اتمام حجتی است که اباعبد الله الحسین داشته اند که در ذیل کل ماجرا ذکر شده است .

در این مجلس ابتدا امام(علیه السلام) آغاز سخن کرد و فرمود: واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست .

ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(علیه السلام) فرمود: من آن را براى تو مى سازم. ابن سعد گفت: من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام فرمود: من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم .

ابن سعد گفت: من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند].

امام حسین(علیه السلام) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، فرمود: تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى.

ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت: جو عراق مرا کافى است!.(1)

در اینجا بد نیست پرسیده شود به کدام منطق از این مجلس ، مذاکره بین طرفین فهمیده می شود ؟ یا حتی در کدام یک از مذاکرات ، شما مثل اباعبدالله عمل کردید ؟

سوال بعدی این است که مذاکره چیزی جز بده و بستان نیست (البته این را هم درست اجرا نکردید و بده و نستانی است که هدفتان فقط جمع کردن رأی در انتخابات است ؛کما اینکه وزیر امور خارجه محترم فرمودند مردم در انتخابات مجلس آینده جواب ما را می دهند) ؛ شما به کدامیک از اصول مذاکره پایبند بوده اید که الان ادعای تطابق رفتار خود با اباعبدالله را دارید؟ در موارد بسیار زیادی بعد از توافق نامه ژنو مورد تهدید و تحقیر واقع شدیم (چه سخنان جان کری و اوباما در تهدید ایران و ایرانی و چه سخنان وندی شرمن در بحث DNA ایرانیان و چه ماجراهای دیگری که به خاطر حجم بالا ، یا از یادمان رفته یا به علت طولانی شدن متن از ذکرشان پرهیز می شود) ، سخنی از زبان آقایان مسئول خارج نشد و یا با سخنانی تاسف بار از کنار آن صحبت ها عبور کردند در حالی که از لحاظ دیپلماتیک باید جواب آنها داده می شد تا امروز به این حجم از توهین ها نمی رسیدیم (حتی سخنگوی وزارت خارجه ترکیه) .

درست است ؛ ما کاری را می کنیم و در موقع تنگنا به روشی به دنبال توجیه کار خود هستیم به حدی که وقایع عاشورا که چیزی جز مقابله با ظالمین و مستکبرین نیست را نیز به مذاکره و تعامل با آنها تحریف می کنیم .

بله جناب رییس جمهور! عاشورا درس مقاومت و پایداری و مبارزه با مستکبرین است که ما این را هم از علمای بزرگوار یاد گرفته ایم .

البته صحبت های جالب دیگری نیز ایشان در این سخنرانی داشتند که در پست آینده ان شاء الله ذکر می شود .

---

(1) فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 164-166(با اخذ از سایت آیت الله مکارم شیرازی)

یاعلی

دولت راستگویان

بسمه تعالی

نقل شده است که در زمانی شخصی می خواست چای بفروشد و با توجه به اینکه چای او بوی نم و نا می داد نگران بود که چکار کند ، هر وقت یک مشتری به مغازه او می رفت ابتدا می گفت چای فلان مغازه و فلان جا بوی نم و نا می دهد ولی چای ما بوی نم و نا نمی دهد و از اینجا بود که یا مشتری اعتماد می کرد یا اینکه می گفت با توجه به این طریق صحبت کردن ، معلوم است که چای تو بوی نم می دهد و چای را خریداری نمی کرد .

ماجرا ، ماجرای ماست که روزگاری شخصی آمد و دولتی را محکوم به دروغگویی کرد و شعار دروغگو بودن دولت را رواج داد و البته ثابت شد که خود با عدم تمکین نسبت به نظر و رای شورای نگهبان و رهبری ، دروغگو تر از هر شخص دیگری است.

گذشت تا به سال 92 رسیدیم و بعضی از اشخاص آمدند که می گفتند ما دروغ نمی گوییم . افرادی از همان ابتدا فهمیدند که چای اینها بو می دهد ولی اکثر مردم اعتماد کردند و یک نفر که به ریاست رسید گفت من دولت راستگویان را تشکیل می دهم و ما اصلاٌ دروغ نمی گوییم و ... (چای ما بو نمیده)

ابتدا بر اساس دستور اسلام به صورت خوشبینانه رفتار کردیم . پس از مدتی دیدیم که واقعاً بو می دهد و در کارها دقیق شدیم و به نتایج خیره کننده ای رسیدیم .

یکی از موارد مربوط به ماجرای بنزین یورو 4 و یورو 2 بود که مشخص شد از ابتدا بازی سیاسی برای فریب افکار عمومی بوده است . حال چه به جهت رانت دهی به افراد آشنا برای واردات بنزین و گرفتن سهم خود و چه برای تخریب دولت گذشته که دولت دروغگویان خطاب می شد و .... ، همگی منجر به تضعیف تولید ملی شد . خارج از تمام این مباحث ، آیا فقط تهران و (یک مقدار کم) کرج ، ایران بزرگ را ساخته اند یا بقیه استان ها هم جزء ایران محسوب می شوند که شما همون بنزین وارداتی را در تهران و کرج فقط استفاده می کنید یا اینکه سلامت ایرانی های دیگر استان ها اهمیتی ندارد ؟؟؟

یکی دیگر از این موارد مربوط به ماجرای بورسیه هاست که در ماجرای استیضاح وزیر باکفایت(!!!) علوم اعلام شد 3700 نفر در دولت احمدی نژاد به صورت غیر قانونی بورسیه شده اند و تبلیغات بسیار سنگینی روی آن شد و آبروی 3700 نفر را بردند و با گذشت کمتر از دو ماه آقای نجفی اعلام کرد نتیجه برسی 2100 نفر از آنها نشان می دهد که هیچ اشکالی در پرونده بورسیه آنها وجود ندارد و پرونده تعدادی از آنها در دست بررسی است و به پرونده بقیه افراد هم به زود رسیدگی خواهد شد .

آیا این غیر از تهمت است که اعلام کنیم 3700 نفر به صورت غیر قانونی بورسیه شده اند و بعداً بگوییم بررسی ها نشان می دهد تا الان 2100 نفر به صورت قانونی بورسیه شده اند ؟

آیا این چیزی جز ریختن آبروی مسلمین است ؟

آیا این راستگویی است ؟ قسم حضرت عباس شما را ببینیم یا دم خروس را ؟

نه ؛ به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست . شما هر چقدر بگویید ما راستگو هستیم ولی در عمل دروغگو بودن را اثبات کنید ، مردم جذبتان نمی شوند بلکه ...

---

پانوشت : این فقط دو نمونه از این موارد بود که اشاره شد. در آینده ان شاء الله به موارد دیگری نیز اشاره خواهد شد.

پانوشت 2 : تو خود حدیث مفصل خوان از این مجمل .

ایران استعمار شده

در یک تقسیم بندی استعمار به سه دسته کلاسیک یا سنتی ، نو و فرا نو تقسیم می شود.

استعمار کلاسیک یا سنتی به شیوه استعماری گفته می شود که از یک کشور به کشور دیگری لشگر کشی می شد و آنجا را تحت سیطره وتسلط خود در می آورد . استعمار گران با توجه به هزینه های این نوع استعمار آن را کنار گذاشتند و شیوه ی جدیدی را انتخاب کردند که به آن استعمار نو می گویند .

در این روش به جای لشگرکشی و ... حاکمی دست نشانده از طرف خود برای حکومت ها انتخاب می کنند که منافع استعمارگران را تامین کند . روش دوم استعمار نیز به خاطر حس عدم پذیرش و امتناعی که در مردم نسبت به چنین حکامی به وجود می آمد کنار گذاشته شد و روش سوم ایجاد و انتخاب شد که در آن به جای تسخیر کشور یا انتخاب حاکم ، قلب ، جان ، دل و روح افراد را تسخیر خود می کنند و از هر شخص یک بنده مطیع می سازند .یکی از مهم ترین ابزارهای آن رسانه است که انسان را به تسخیر می کشاند .

کشور ما جزء کشورهایی است که استعمار کلاسیک را در استعمار انگلیس تجربه کرده است . استعمار نو را نیز در زمان رضا خان تجربه کرده است . اما برای فهم وجود یا عدم نوع سوم باید امر را به کلان و خرد تقسیم کرد .

در بخش کلان باید به عموم مردم و سبک زندگی آنها در مسائل مختلف نگاه کرد . مردمی که از مستعمرات چنین حکومت هایی هستند ، در تمام زندگی اسیر دست استعمارگر هستند . در بخش خرد نیز به سبک زندگی تک تک افراد باید نگریست . به عبارت بهتر امری شخصی است . برای مثال به سبک و روش استفاده اشخاص از رسانه و ... بستگی دارد . اگر استفاده ی سوء از آن می کند معلوم است که از مستعمرات است وإلّا فلا.

الغرض : امروز زن و مردی را دیدم که در یک خودرو مگان نشسته بودند و آن زن سگی را روی پای خود نشانده بود . درون خودرو هم اثری از فرزند نبود . آن خانم مدام در حال نگاه به اطراف بود که من از نگاهش درخواست توجه به سگ را متوجه شدم.

حال در این فکر هستم کشور ما در استعمار سنتی و و نو با اخراج استعمارگر و حاکم دست نشانده خوب عمل کردیم ولی که نکند ما جزء کشورهایی هستیم که هر سه نوع استعمار را تجربه کرده است؟ نظر شما چیست؟

---

پانوشت: تقسیم بندی فوق بر اساس کتاب استعمار فرانو نوشته آقای واعظی انجام شده است.

توهم توطئه 1

بسمه تعالی

یک سری توهماتی در ذهن من در حال جولان هستند که نمی دانم درست هستند یا اشتباه ولی نمی توان گفت که اینها به کل غلط هستند یا امکان واقعی بودنشان کم است لذا شاید ذکر آنها خالی از لطف نباشد.

توهم توطئه 1

برای من جالب  است بدانم چرا در سالی که مزین به نام اقتصاد و فرهنگ .... است و سال های قبل ما نیز به نام هایی نظیر تولید ملی ، کار و تلاش مضاعف و ... بوده است چرا صحبت اول مسئولین از بی کیفیت بودن محصولات داخلی است؟

برای مثال در چند ماه گذشته همه رسانه ها صحبت از بی کیفیت بودن خودروی داخلی و لزوم کنار کذاشتن آن می کنند . حتی رسانه های جزئی و کوچک ، مجریان ضعیف رادیو و تلویزیون ، مجریان برنامه های غیر مرتبط با خودرو نیز صحبت از بی کیفیت بودن آن می کنند .

شاید در جواب بگویید که مگر اشتباه گفته اند ؛ صحبت بسیار درستی کرده اند و ... .

من هم مثل شما به همین مسأله (بی کیفیت بودن)اذعان دارم ولی آنچه در ذهن من می چرخد این است که مگر قبلاًً خودروی داخلی با کیفیت بود یا اینکه خودروهای ایمنی بودند ؟ پس چرا الان و در این وضعیت ، مباحث کیفیت خودروی داخلی مطرح است ؟

در جستجوی جواب ابتدا باید اصل و ریشه مالکیت خودرو سازی های داخلی را پیدا کرد که به جایی جز دولت بر نمی گردند . مالکیت بخش اعظمی از شرکت های خودروسازی داخلی به دولت برمی گردد لذا بحث بی کیفیت بودن خودروها نیز به خود دولت برمی گردد . پس در صورت اراده دولت بر با کیفیت شدن آنها ، نیاز به یک دستور مستقیم است و بر فرض عدم مالکیت نیز ، دستور وزارت صنعت برای با کیفیتی ، آنها کفایت می کند چرا که آنها ملزم به تبعیت از چنین دستوری هستند و بر فرض عدم تبعیت نیز فشار بر آنها بر افزایش کیفیت چاره ساز چنین مسأله ای می باشد .

با توجه به مطالب قبل ، وقتی دولت به خودروسازها انتقاد می کند ، در واقع به خود انتقاد کرده است و هیچ کسی به خود انتقاد نمی کند مگر اینکه قصد و غرضی را در سر داشته باشد .

در چنین حالتی من 3 جواب برای این مسأله بیشتر نیافتم که به طور مختصر بیان می کنم :

1- هدف دولت از این انتقادات ، ایجاد موجی ملی برای کنار زدن تولید داخلی و فشار مردم برای وارد کردن خودروهای خارجی به کشور است که در چنین حالتی تولید ملی ( هرچند بی کیفیت ) به کل از بین می رود و دستورات مقام معظم رهبری مبنی بر اقتصاد درون زا و تاکیدات ایشان در تکیه کردن بر ظرفیت داخلی از بین می رود و با این کار مقابله ای غیر مستقیم با دستورات ایشان آغاز می شود . در این بین نیز افراد سودجو از آب گل آلود ماهیان خود را می گیرند ؛ همان طوری که اخیرا نهاد ریاست جمهوری اقدام به خرید خودروی خارجی و ... کرده است .

2- همانطوری که می دانید توافق سعد آباد که منجر به تعطیلی نیروگاه های هسته ای ما شد در قبال موافقت با الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) انجام شد که از شروط پیوستن به این سازمان جهانی برداشتن حق گمرک و عدم حمایت از تولید داخلی است .

به نظر می رسد مسئولین عزیزمان تلاش هایی در آن حد را نتوانسته اند بی خیال شوند لذا به دنبال هموار کردن مسیر الحاق به این سازمان جهانی هستند .

به همین منظور تلاش های زیادی می شود تا گمرک برداشته شود و مسیر ورود خودروهای خارجی به کشور هموار شود و این مقدمه ای برای ورود دیگر اجناس به صورت مستقیم به بازار داخل است تا الحاق به این سازمان به درستی انجام شود ؛ هرچند به قیمت نابودی تولید داخلی باشد .

3- شاید بتوان مورد سوم را تلفیقی از دو مورد قبل دانست به این صورت که مقام معظم رهبری کسی بود که موافق با الحاق ما در این شرایط نبود زیرا اقتصاد ما به حد عالی نرسیده است ؛ لذا با این کار ابتدا به دنبال تقابل با ایشان و در مرحله بعد الحاق به این سازمان هستند .

این مطالب ساخته پرداخته یک ذهن است و امکان دارد که به کل غلط باشد اما احتمال آن دور از منظر نیست . انسان عاقل نیز احتمالات را دور نمی ریزد و همه آنها را در نظر می گیرد و به قضاوت در مسائل می پردازد .

یاعلی