آخوند آنلاین

تراوشات فکری یه بنده خدا در باب دین ، سیاست ، فرهنگ و ...

آخوند آنلاین

تراوشات فکری یه بنده خدا در باب دین ، سیاست ، فرهنگ و ...

این وبلاگ متعلق به یه بنده خداییه که میخواد یه چیزایی بنویسه و منتشرش کنه ولی هم یه کمی می ترسه هم یه کمی امیدواره.
به هر حال می نویسه و از هیچ کسی هم نمی ترسه . چرا که اگر بخواد بترسه باید از عالم بترسه.پس نمی ترسه.
یا علی

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

یکی از فوائد مطالعه تاریخ و به خصوص تاریخ سیاسی معاصر در هر کشوری و بالاخص ایران، آگاهی با وقایع، بازیگران و کنشگران داخلی،منطقه ای  و جهانی است. بدین ترتیب اصل عبرت گیری هم برای همگان مهیا می شود.

نکته حائز اهمیت، ادامه روابط و برخورد با کشورها، افراد و بازیگران سیاسی است که دارای سوابق منفی هستند که در این حالت، گاهی بازیگرانی وجود دارند که دارای سابقه ای سیاه هستند ولی تغییر رفتار در عملکرد آنها مشاهده می شود اما اغلب چنین نیست لذا در حالت اول باید در برخوردها تجدید نظر شود به علاوه اینکه با ذره بین نیز باید رفتار او را زیر نظر قرار داد اما در حالت دوم اقتضای عقل سلیم است که بافاصله و محتاطانه با آن برخورد کرد و چنین افرادی را به عنوان دشمن در نظر گرفت تا آسیبی به انسان وارد نشود.

برای مثال روسیه یکی از کشورهایی است که بیشترین آسیب را به ایران زده و بخش های عظیمی از خاک ایران را گرفته است اما امروز ایدئولوزی تا حدی و رفتار آن به کل عوض شده است و در یک بازی منافع دو طرفه با آن قرار گرفته ایم لذا با مشاهده این تغییر رفتار، بالتبع رفتار ما نیز عوض می شود اما با ذره بین باید مراقب رفتارهای آن نیز باشیم چرا که اقتضای عقل سلیم است.

اما در مورد حالت دوم می توان اشاره کرد که 63 سال پیش در چنین روزی کودتایی امریکایی-انگلیسی به وقوع پیوست و دولت قانونی و همچنین دموکراسی در ایران سقوط کرد. رفتار خصمانه امریکایی ها مدام در ماجراهای متعدد تکرار شد و در مورد آخر در داستان مذاکرات هسته ای شاهد آن بودیم که این خوی استکباری و خود برتر بینی کماکان وجود دارد و در مواقعی افزایش نیز داشته است. به این ترتیب هر انسان واقع بینی به این نتیجه می رسد که تغییر رفتار در مقابل چنین کشوری، مساوی با سقوط است؛ لذا اصل مقابله با دشمن و عدم اعتماد به آن در عمل نیز باید در رفتار مشاهده شود وگرنه سقوط دولت و دموکراسی مجددا مشاهده می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۱
علی معینی

باسمه تعالی

در بعضی از کتب جامعه شناسی به رویکرد و اخلاق سیاه و سفید بینی ایرانیان اشاره شده است. در این رویکرد مسائل به صورت صفر و صد دیده می شود. طبق این روش یا چیزی بسیار عالی است و یا بسیار بد. حد میانه ای در این بین وجود ندارد. این رویکرد در مسائل اجتماعی جاری و ساری است اما زمانی که به صحنه سیاست کسیده شود ماجرا بسیار بغرنج می شود . از آن بدتر ، کشیده شدن به صحنه دین و برداشت های دینی است. برای مثال در روایت آمده است من زار قبر عمتی بقم فله الجنه. شیعه ایرانی با خود می گوید راحت ترین راه برای ورود به بهشت زیارت حضرت معصومه در قم است و البته بی راه نیز نمی گوید . اما چنانکه پیداست رویکردی شبه مسیحی در این برخورد وجود دارد چرا که آنها هم به کلیسا می روند و پولی را در ازای گناهان خود می دهند و بهشت را می خرند.

در صورتیکه این اشخاص نگاه تک بعدی  و راحت طلبانه خود را کنار بگذارند به روایت امام رضا علیه السلام هم باید توجه کنند که فرمودند من زارها عارفاً بحقها فله الجنه. معرفت نسبت به حق معصومه سلام الله علیها به شناخت جایگاه او در هستی و عمل به انتظارات اوست که کمترین آن انجام واجبات و ترک محرمات است. چنانکه می دانیم در سوره عصر آمده ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات.

بدین ترتیب شرط ورود به بهشت ایمان و عمل صالحی است که معرفت اهل بیت هم پشتوانه آن باشد.

در روزگار ما رویکردهای سیاسی نیز به همین منوال است . برای مثال در دولت های نهم و اوایل دولت دهم نگاه پیامبرانه به رییس دولت می شد اما در انتها نگاهی بسیار مخرب به او می شد که این نیز ناشی از نگاه افراط و تفریطی ایرانیان بود. نگاه صحیح ، مشاهده سیاه و سفید با هم است که یک نگاه متعادلی را شکل می دهد. چرا که هر انسانی به واسطه طبیعت انسانی ممکن الخطاست و هم مسائل خوب و هم بد وجود دارد اما باید با نگاهی منصفانه میزان سفیدی و سیاهی را تشخیص داد.


پ ن: به نظر می رسد با یک جمع بندی به غیر منصفانه بودن نقدهای موجود پی ببریم.

پ ن2: ان شاء الله در آینده به خدمات اشاره خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۶
علی معینی

باسمه تعالی

امروز جوجه گنجشکی را دیدم که در بالکن خانه ما محبوس شده بود. بعد از تماشای باز بودن دهان گنجشک از گرمای محیط، پرنده بیچاره را گرفتم تا به آن آبی بدهم چرا که قادر به پرواز نبود. او بسیار ترسیده بود . خواستم به او آب بدهم ولی امتناع کرد . بعد از گذشت چند دقیقه سر و کله چند گنجشک که احتمالا والدین او بودند پیدا شد. زمانی که نمازم تمام شد بلافاصله آن را روز آهن های بالکن گذاشتم . زمانی که تعادل خود را از دست داد به زور پرواز کرد و روی درخت در خیابان نشست .

تمام این مدت که شاید کمتر از 10 دقیقه طول کشید درس آموز بود؛از اول که من قصد کمک داشتم و پرنده ترسیده بود و از خوردن آب ابا کرد و از طرف دیگر که والدینش سر گردان نزدیک خانه بودند و نمی دانستند چه بکنند و زمانی که احتمالا قطع امید کردند و کمتر اطراف آن آمدند و حتی زمانی که موقع سقوط او بود و در همین لحظه با پرواز، حکم آزادی خود را امضاء کرد.

 یک نکته بیش از بقیه چیزها بر من تاثیر گذ اشت و آن، احساس سرگشتگی پدر و مادر او در موقع اسارت فرزند بود. واقاً چه حس و حالی در زمان گرفتاری بچه ، پدر ومادرها دارند؟ آیا کسی هست که آن را درک بکند؟  در ماجراهای مردم افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، یمن، بحرین، میانمار و فلسطین ، چه حس و حالی پدر و مادرهای این کشورها داشته اند و این بشر چه کرد با آنها...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۵
علی معینی