سیاه و سفید دیدن ایرانیان

باسمه تعالی

در بعضی از کتب جامعه شناسی به رویکرد و اخلاق سیاه و سفید بینی ایرانیان اشاره شده است. در این رویکرد مسائل به صورت صفر و صد دیده می شود. طبق این روش یا چیزی بسیار عالی است و یا بسیار بد. حد میانه ای در این بین وجود ندارد. این رویکرد در مسائل اجتماعی جاری و ساری است اما زمانی که به صحنه سیاست کسیده شود ماجرا بسیار بغرنج می شود . از آن بدتر ، کشیده شدن به صحنه دین و برداشت های دینی است. برای مثال در روایت آمده است من زار قبر عمتی بقم فله الجنه. شیعه ایرانی با خود می گوید راحت ترین راه برای ورود به بهشت زیارت حضرت معصومه در قم است و البته بی راه نیز نمی گوید . اما چنانکه پیداست رویکردی شبه مسیحی در این برخورد وجود دارد چرا که آنها هم به کلیسا می روند و پولی را در ازای گناهان خود می دهند و بهشت را می خرند.

در صورتیکه این اشخاص نگاه تک بعدی  و راحت طلبانه خود را کنار بگذارند به روایت امام رضا علیه السلام هم باید توجه کنند که فرمودند من زارها عارفاً بحقها فله الجنه. معرفت نسبت به حق معصومه سلام الله علیها به شناخت جایگاه او در هستی و عمل به انتظارات اوست که کمترین آن انجام واجبات و ترک محرمات است. چنانکه می دانیم در سوره عصر آمده ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات.

بدین ترتیب شرط ورود به بهشت ایمان و عمل صالحی است که معرفت اهل بیت هم پشتوانه آن باشد.

در روزگار ما رویکردهای سیاسی نیز به همین منوال است . برای مثال در دولت های نهم و اوایل دولت دهم نگاه پیامبرانه به رییس دولت می شد اما در انتها نگاهی بسیار مخرب به او می شد که این نیز ناشی از نگاه افراط و تفریطی ایرانیان بود. نگاه صحیح ، مشاهده سیاه و سفید با هم است که یک نگاه متعادلی را شکل می دهد. چرا که هر انسانی به واسطه طبیعت انسانی ممکن الخطاست و هم مسائل خوب و هم بد وجود دارد اما باید با نگاهی منصفانه میزان سفیدی و سیاهی را تشخیص داد.

---

پ ن: به نظر می رسد با یک جمع بندی به غیر منصفانه بودن نقدهای موجود پی ببریم.

پ ن2: ان شاء الله در آینده به خدمات اشاره خواهد شد.

دولت راستگویان

بسمه تعالی

نقل شده است که در زمانی شخصی می خواست چای بفروشد و با توجه به اینکه چای او بوی نم و نا می داد نگران بود که چکار کند ، هر وقت یک مشتری به مغازه او می رفت ابتدا می گفت چای فلان مغازه و فلان جا بوی نم و نا می دهد ولی چای ما بوی نم و نا نمی دهد و از اینجا بود که یا مشتری اعتماد می کرد یا اینکه می گفت با توجه به این طریق صحبت کردن ، معلوم است که چای تو بوی نم می دهد و چای را خریداری نمی کرد .

ماجرا ، ماجرای ماست که روزگاری شخصی آمد و دولتی را محکوم به دروغگویی کرد و شعار دروغگو بودن دولت را رواج داد و البته ثابت شد که خود با عدم تمکین نسبت به نظر و رای شورای نگهبان و رهبری ، دروغگو تر از هر شخص دیگری است.

گذشت تا به سال 92 رسیدیم و بعضی از اشخاص آمدند که می گفتند ما دروغ نمی گوییم . افرادی از همان ابتدا فهمیدند که چای اینها بو می دهد ولی اکثر مردم اعتماد کردند و یک نفر که به ریاست رسید گفت من دولت راستگویان را تشکیل می دهم و ما اصلاٌ دروغ نمی گوییم و ... (چای ما بو نمیده)

ابتدا بر اساس دستور اسلام به صورت خوشبینانه رفتار کردیم . پس از مدتی دیدیم که واقعاً بو می دهد و در کارها دقیق شدیم و به نتایج خیره کننده ای رسیدیم .

یکی از موارد مربوط به ماجرای بنزین یورو 4 و یورو 2 بود که مشخص شد از ابتدا بازی سیاسی برای فریب افکار عمومی بوده است . حال چه به جهت رانت دهی به افراد آشنا برای واردات بنزین و گرفتن سهم خود و چه برای تخریب دولت گذشته که دولت دروغگویان خطاب می شد و .... ، همگی منجر به تضعیف تولید ملی شد . خارج از تمام این مباحث ، آیا فقط تهران و (یک مقدار کم) کرج ، ایران بزرگ را ساخته اند یا بقیه استان ها هم جزء ایران محسوب می شوند که شما همون بنزین وارداتی را در تهران و کرج فقط استفاده می کنید یا اینکه سلامت ایرانی های دیگر استان ها اهمیتی ندارد ؟؟؟

یکی دیگر از این موارد مربوط به ماجرای بورسیه هاست که در ماجرای استیضاح وزیر باکفایت(!!!) علوم اعلام شد 3700 نفر در دولت احمدی نژاد به صورت غیر قانونی بورسیه شده اند و تبلیغات بسیار سنگینی روی آن شد و آبروی 3700 نفر را بردند و با گذشت کمتر از دو ماه آقای نجفی اعلام کرد نتیجه برسی 2100 نفر از آنها نشان می دهد که هیچ اشکالی در پرونده بورسیه آنها وجود ندارد و پرونده تعدادی از آنها در دست بررسی است و به پرونده بقیه افراد هم به زود رسیدگی خواهد شد .

آیا این غیر از تهمت است که اعلام کنیم 3700 نفر به صورت غیر قانونی بورسیه شده اند و بعداً بگوییم بررسی ها نشان می دهد تا الان 2100 نفر به صورت قانونی بورسیه شده اند ؟

آیا این چیزی جز ریختن آبروی مسلمین است ؟

آیا این راستگویی است ؟ قسم حضرت عباس شما را ببینیم یا دم خروس را ؟

نه ؛ به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست . شما هر چقدر بگویید ما راستگو هستیم ولی در عمل دروغگو بودن را اثبات کنید ، مردم جذبتان نمی شوند بلکه ...

---

پانوشت : این فقط دو نمونه از این موارد بود که اشاره شد. در آینده ان شاء الله به موارد دیگری نیز اشاره خواهد شد.

پانوشت 2 : تو خود حدیث مفصل خوان از این مجمل .