ایران استعمار شده
در یک تقسیم بندی استعمار به سه دسته کلاسیک یا سنتی ، نو و فرا نو تقسیم می شود.
استعمار کلاسیک یا سنتی به شیوه استعماری گفته می شود که از یک کشور به کشور دیگری لشگر کشی می شد و آنجا را تحت سیطره وتسلط خود در می آورد . استعمار گران با توجه به هزینه های این نوع استعمار آن را کنار گذاشتند و شیوه ی جدیدی را انتخاب کردند که به آن استعمار نو می گویند .
در این روش به جای لشگرکشی و ... حاکمی دست نشانده از طرف خود برای حکومت ها انتخاب می کنند که منافع استعمارگران را تامین کند . روش دوم استعمار نیز به خاطر حس عدم پذیرش و امتناعی که در مردم نسبت به چنین حکامی به وجود می آمد کنار گذاشته شد و روش سوم ایجاد و انتخاب شد که در آن به جای تسخیر کشور یا انتخاب حاکم ، قلب ، جان ، دل و روح افراد را تسخیر خود می کنند و از هر شخص یک بنده مطیع می سازند .یکی از مهم ترین ابزارهای آن رسانه است که انسان را به تسخیر می کشاند .
کشور ما جزء کشورهایی است که استعمار کلاسیک را در استعمار انگلیس تجربه کرده است . استعمار نو را نیز در زمان رضا خان تجربه کرده است . اما برای فهم وجود یا عدم نوع سوم باید امر را به کلان و خرد تقسیم کرد .
در بخش کلان باید به عموم مردم و سبک زندگی آنها در مسائل مختلف نگاه کرد . مردمی که از مستعمرات چنین حکومت هایی هستند ، در تمام زندگی اسیر دست استعمارگر هستند . در بخش خرد نیز به سبک زندگی تک تک افراد باید نگریست . به عبارت بهتر امری شخصی است . برای مثال به سبک و روش استفاده اشخاص از رسانه و ... بستگی دارد . اگر استفاده ی سوء از آن می کند معلوم است که از مستعمرات است وإلّا فلا.
الغرض : امروز زن و مردی را دیدم که در یک خودرو مگان نشسته بودند و آن زن سگی را روی پای خود نشانده بود . درون خودرو هم اثری از فرزند نبود . آن خانم مدام در حال نگاه به اطراف بود که من از نگاهش درخواست توجه به سگ را متوجه شدم.
حال در این فکر هستم کشور ما در استعمار سنتی و و نو با اخراج استعمارگر و حاکم دست نشانده خوب عمل کردیم ولی که نکند ما جزء کشورهایی هستیم که هر سه نوع استعمار را تجربه کرده است؟ نظر شما چیست؟
پانوشت: تقسیم بندی فوق بر اساس کتاب استعمار فرانو نوشته آقای واعظی انجام شده است.